داستان «شنل» به مقایسه ی افتادگی و بردباری با اخلاق خارج ار نزاکت افراد بلند پایه می پردازد. شخصیت اصلی، آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کا ...
داستان «شنل» به مقایسه ی افتادگی و بردباری با اخلاق خارج ار نزاکت افراد بلند پایه می پردازد. شخصیت اصلی، آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کارمند دون پایه ی دولت است که داستان خرید شنل نو از سوی او و دزدیده شدن آن استخوان مایه ی این داستان را تشکیل می دهد. محور داستان بر زندگی و مرگ آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، یک کارمند و منشی تهیدست در سنت پترزبورگ است که فرسوده بودن شنلش مایه ی ریشخند کارمندان جوان است. وی با صرفه جویی شدید اقدام به خرید یک شنل نو می کند. قهرمان برای تهیه ی پول شنل تازه زحمات زیادی را تحمل می کند: شب ها چراغ روشن نمی کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می کند. سر انجام به هزار زحمت موفق می شود که شنل نویی بخرد. روزی شنل را از او می دزدند. او بر اثر این واقعه بیمار می شود و از شدت ناراحتی بالاخره می میرد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.