داستان تخیلی برای کودکان. مرتب خانم خیلی مرتب و پاکیزه بود. شاید هم تمیزترین آدم دنیا بود. او در کلبه ی جواهر زندگی می کرد. به آنجا کلبه ی جو ...
داستان تخیلی برای کودکان. مرتب خانم خیلی مرتب و پاکیزه بود. شاید هم تمیزترین آدم دنیا بود. او در کلبه ی جواهر زندگی می کرد. به آنجا کلبه ی جواهر می گفتند؛ چون این خانم آنجا را مثل جواهر نگهداری می کرد. اصلا تحمل به هم ریختگی و بی نظمی را نداشت. صبح تا شب همه چیز را برق می انداخت و گردگیری می کرد. باید خیالش جمع می شد که همه چیز در جای مناسب خودش است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.