مسئله شر برهانی است که عمدتاً از جانب خداناباوران علیه خداباوری مطرح شده است. خداناباوران استدلال میکنند که شر موجود در جهان دلیلی است بر ...
مسئله شر برهانی است که عمدتاً از جانب خداناباوران علیه خداباوری مطرح شده است. خداناباوران استدلال میکنند که شر موجود در جهان دلیلی است بر اینکه خدایی که ادیان ابراهیمی - یعنی یهودیت مسیحیت و اسلام - مدعی وجود آن هستند وجود ندارد؛ زیرا اگر خدای این ادیان که واجد سه صفت قدرت مطلق، علم مطلق و خیر مطلق است وجود میداشت، با علم بی مرز خود از وقوع شرور آگاه میشد و خیرخواهی محض وادارش می ساخت برای رفع آنها اقدام کند. از طرف دیگر چون قدرت چنین خدایی مطلق است، رفع شرور برای او مقدور می بود. پس اگر خدای ادیان ابراهیمی وجود می داشت می بایست جهان عاری از شر باشد.
از میان صورت بندی های مختلفی که از استدلال شر ارائه شده استدلال قرینه ای ویلیام رو یکی از مهمترین صورت بندی ها است. مسئله قرینه ای شر برخلاف مسئله منطقی شر که میخواهد نشان دهد وجود شرور دلیلی قاطع بر رد وجود خدا است ادعایی فروتنانه تر دارد وجود شرور دلیلی است که خداناباوری را معقول تر از خداباوری می سازد کتاب حاضر در هشت فصل به آرای متقدم میانه و متأخر ویلیام رو میپردازد و نویسنده می کوشد نشان دهد هر چند استدلال رو به طور عمومی با شکست مواجه می شود و نمی تواند استدلالی قاطع علیه خداباوری لحاظ شود از منظری دیگر می تواند توجیهی باشد برای خداناباوری فرد خداناباور.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.