محمود کیانوش، شاعر، داستان نویس، و منتقد ادبی، در معرّفی داستان بلند «حرف و سکوت» که عنوان فرعی آن «دراز گویی یک دیوانه در یک داستان کوتاه ...
محمود کیانوش، شاعر، داستان نویس، و منتقد ادبی، در معرّفی داستان بلند «حرف و سکوت» که عنوان فرعی آن «دراز گویی یک دیوانه در یک داستان کوتاه» است، می گوید: «این داستان را در سوّمین سال اقامتم در انگلستان، در فاصلۀ 5 فروردین تا 30 تیر ماه 1357 نوشتم و در سفری کوتاه به وطن در مهر ماه 1358 آن را در تهران چاپ و منتشر کردم. «در ظاهر» محیط داستان ایران است و آدم های داستان ایرانی و زمان آن عهد سلطۀ قدرت است با استفاده از جهل اکثریت مطیع و سرکوب اقلیت آگاه معترض، و «در باطن» روایت حال انسان پرسندۀ جویندۀ ناخرسند از کجروی های آدمیزاد در جامعۀ محکوم به اطاعت از جهل در خطّ ناروایی در هر زمانی در هر جای زمین است. و روایت حال این طور شروع می شود: اگر یک جو شعور داشتند و از نوک دماغشان آن طرف ترها را دیده بودند، می فهمیدند که هر کس خلق و خویی دارد. مثلاً شما دلتان نمی خواهد حرف بزنید. خوب، به کسی چه مربوط است؟ اما در این دوازده روزی که من افتخار هم اتاق بودن با شما را پیدا کرده ام، این طور دستگیرم شده است که شما گوش می کنید. بیشتر از صداها به رنگ ها و شکل ها و حرکت ها گوش می کنید. البته با صداها مخالفتی ندارید. آن ها را می شنوید، ولی به آن ها گوش نمی دهید. از این بابت به شما حق می دهم. صدای آدم ها برای تان یکنواخت شده است. گذشته از یکنواختی، حتماً از تفسیر و تعبیر حرف ها خسته شده اید. می دانید که هیچ کس همان چیزی را نمی گوید که می خواهد بگوید، اما از شما توقع دارد که همان چیزی را بفهمید که او می خواهد بگوید. مسخره نیست؟ تهوع آور نیست؟ تازه اگر شما برگردید به او بگویید که از حرفش همان چیزی را فهمیده اید که او می خواسته است بفهمید، فریادش بلند می شود که آدم بدبین و بدفکری هستید...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.