جسد زنی در اعماق رودخانه ی میان شهر پیدا می شود. همین اتفاق در تابستان برای دختری نوجوان هم افتاده بود. این دو نفر، اولین زنانی نیستند که جا ...
جسد زنی در اعماق رودخانه ی میان شهر پیدا می شود. همین اتفاق در تابستان برای دختری نوجوان هم افتاده بود. این دو نفر، اولین زنانی نیستند که جانشان را در آب های تاریک این رودخانه از دست می دهند اما مرگ آن ها، اسراری فراموش شده را دوباره مطرح می کند. در مرکز داستان، دختر پانزده ساله و تنهایی وجود دارد که بدون پدر و مادر و هیچ دوستی، تحت حمایت خاله اش زندگی می کند. خاله ی دخترک، آدمی منزوی و مضطرب است که به مکانی بازگشته که سال ها پیش از آن فرار کرده بود؛ مکانی که قسم خورده بود هیچ وقت به آن بازنگردد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.