وقتي بامبي كوچولو بدنيا آمد، همه حيوانهاي جنگل به ديدنش آمدند تا با او آشنا شوند. هر كدام از آنها سعي مي كردند چيزي به او ياد بدهند. با اين ح ...
وقتي بامبي كوچولو بدنيا آمد، همه حيوانهاي جنگل به ديدنش آمدند تا با او آشنا شوند. هر كدام از آنها سعي مي كردند چيزي به او ياد بدهند. با اين حال بامبي گاهي اشتباه مي كرد و به راسو مي گفت گل. وقتي شكارچيان به جنگل آمدند و بامبي مادرش را از دست داد، مجبور شد در كنار پدرش بماند و بزرگ شود. تا اين كه او با بزرگ ترين و مهمترين واقعه جنگل رو به رو شد... (با ورق گلاسه)
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.