کتاب پیش رو داستانی است که جامعهی کنونی ایران را برای آیندگان به تصویر میکشد و از دنیای امروز برای نسلهای بعد میگوید تا درکی از فضای ...
کتاب پیش رو داستانی است که جامعهی کنونی ایران را برای آیندگان به تصویر میکشد و از دنیای امروز برای نسلهای بعد میگوید تا درکی از فضای کنونی داشته باشند. نویسنده کوشیده تا بدون جانبداری سیاسی روایتی از زندگی اجتماعی مردم ارائه بدهد و با تکیه بر طنزی تلخ نشان دهد که چه چیزهایی سر جایش نیست.
برخی از شخصیتهای این کتاب مابهازای خارجی دارند و برخی دیگر کاملا زادهی تخیلات نویسندهاند.
سهند ایرانمهر، پژوهشگر و فعال رسانهای است که اتفاقات سالهای کرونا و روزگار بعداز آن که با آشفتگی اجتماعی و سیاسی در ایران همراه بود، او را به نوشتن افکاری که از مدتها پیش در ذهن میپروراند ترغیب کرد.
بخشی از کتاب
کیومرث دوباره به عکس نگاه کرد و گفت: «این زن و این راهپله تو رو یاد چی میندازه؟»
بلند شدم و روبروی عکس ایستادم. متوجه جزئیات بیشتری شدم. سمت چپ راهپله، باز هم پلههایی بود که از فضای تاریکتر پایین به کف میرسید و در پاگرد، نور کمرنگ و بیروح مهتابی پاشیده بود. زن انگار آن پلهها و پاگرد را پیموده بود و حالا پلههای دیگری پیش رو داشت که به فضای پرنورتری منتهی میشد. کبوترهای هراسان، طول مسیر را اشغال کرده بودند. شقیقهام را خاراندم و گفتم: « اولش مضطربم میکنه، ولی بعد آرومم میکنه چون ته راهپله میرسه به سطح، به نور آفتاب.»
نظرات
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.