قسمت هایی از کتاب شب به خیر جناب کنت و کاکتوس
من فقط واسه آدمای کله گنده می دوختم؛ اونم چی؟ با جلذقه عین توی تابلو. نه گمون کنی رز؛ یکیش همی ...
قسمت هایی از کتاب شب به خیر جناب کنت و کاکتوس
من فقط واسه آدمای کله گنده می دوختم؛ اونم چی؟ با جلذقه عین توی تابلو. نه گمون کنی رز؛ یکیش همین آقای ملکوتی: ماشین می فرستاد در دکون با چه عزتی منو سوار می کردن و می بردنم خونه. همون جا اندازه می زدم و قیچی می ذاشتم و یه تیکه می رفتم سایز، سایز خودش. بگی یه تیریشه کم و زیاد می شد، اصلا! شگرد داشتم خب کشکی نبود که. بعدشم پروب و سر وعده تحویل می دادم چکه مث عروس. تازه خیال می کنی مزد می گرفتم که، نخیر! فقط ناز شست: سکه های طلا، ساعت آنتیک.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.