کتاب "سکه یی که سلیمان یافت" رمان به زبان دری است. بخشی از متن کتاب:
آواز سنگین و پر طمأنینه خر، خاموش و کرختش ساخت: «نی، سلیمان، نی. این راز ...
کتاب "سکه یی که سلیمان یافت" رمان به زبان دری است. بخشی از متن کتاب:
آواز سنگین و پر طمأنینه خر، خاموش و کرختش ساخت: «نی، سلیمان، نی. این راز وجود دارد... راز بزرگ وجود دارد. شما فریب خورده اید. آن شاعر، با آن قصه اش، شما را فریب داده است... فریب داده است!»
سلیمان، با لکنت گفت: «اما... اما، تو که می گفتی رازی وجود ندارد... می گفتی... می گفتی که هیچ رازی وجود ندارد! نمی گفتی؟»...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.