این منم. افتادهی ایستاده، ماندهی رفته، محکوم به جهنم در شهری دَرهم و بَرهم. این منم. بلبل سرگشته، باختهی سوخته، خسته و وارفته، تنهای ت ...
این منم. افتادهی ایستاده، ماندهی رفته، محکوم به جهنم در شهری دَرهم و بَرهم. این منم. بلبل سرگشته، باختهی سوخته، خسته و وارفته، تنهای تنها، نشسته در ساحلِ انتظار، در پناهِ سایهی آبیِ عشق. باور کن ... این منم. خسته و خموش، میان شب و برکه، ترس و تاریکی، شیشه و سنگ، به کامِ تلخ آغشته. خوب بنگرید مرا... این منم. محبوس در اتاقکِ زیر شیروانی، در کمینِ هفت آسمانِ عشق، چشم براهِ تولدی دیگر، همراه با پرستوهای عاشق. گوش کن! دخترکِ ارزانفروش! این منم، نشسته در خیابان آرام، گمشده در جهانِ چهارم، معلق در اپیزودِ چهارم که به امیدِ بادِ صبا، فقط به تو فکر میکنم. روزگارِغریبی است پنهان در رازِ من و چهل. رازی آبستنِ خشم و فریاد. میفهمی آیا؟! این منم. خطِ قرمزِ ساعتِ بیست و پنج در زمانِ از دست رفته. برام مهم نیست که چه میکنید با من! برام مهم نیست که اگر حکم شود چهها شود. نمی¬دانی بدان. من هنوز هستم، رهیده از چشمِ مجازیِ مترسک، غرق در رویای عشقِ لیلی، همیشهبیدار در سایهی بیدِ مجنون. آری...این منم... عشق نافرجام هشتمین روزِ هفته...!
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.