رمان فارسی.
از توی خياط خانه صدای يكنواخت و مقطع قر و قر چرخ می آمد. صدای جر خوردن پارچه، صدای بالا پايين رفتن تاقه های پارچه، صدای خش خش ...
رمان فارسی.
از توی خياط خانه صدای يكنواخت و مقطع قر و قر چرخ می آمد. صدای جر خوردن پارچه، صدای بالا پايين رفتن تاقه های پارچه، صدای خش خش بسته های نايلون، صدای يك مشت حركت های عجول دست هايی كه همه سرگرم بريدن، دوختن و بسته بندی لباس عروس بودند كه بعد از دوخته شدن، اين طرف و آن طرف، به چوب رختی ها رديف می شد، تا سر فرصت دست دوزی و اتوكشی شود.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.