رابی می خواست فوتبالیست شود . از وقتی تو شکم مامانش بود ، لگد می زد. روبان خانم می گفت : " انگار دارد به توپ فوتبال لگد می زند."
بعد ها هم ...
رابی می خواست فوتبالیست شود . از وقتی تو شکم مامانش بود ، لگد می زد. روبان خانم می گفت : " انگار دارد به توپ فوتبال لگد می زند."
بعد ها هم شوت های به سمت دروازه اش حرف نداشت ، طوری که همه دوست داشتند توی تیمشان بازیکنی مثل رابی داشته باشند ، اما مشکل بزرگی وجود داشت. رابی خیلی خجالتی بود .
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.