ژاک پرور، شاعر و نویسنده ی نامدار فرانسوی در اشعار و ترانه هایش تصویرها و تصورات به ظاهر غیر عادی را با طنز عامیانه پیوند می دهد و سبک خاص و ...
ژاک پرور، شاعر و نویسنده ی نامدار فرانسوی در اشعار و ترانه هایش تصویرها و تصورات به ظاهر غیر عادی را با طنز عامیانه پیوند می دهد و سبک خاص و تقلید ناپذیری دارد. طبعا قصه های ژاک پرور هم با عنوان طنزآمیز «قصه برای بچه های بی عقل» با قصه های دیگری که تا به حال شنیده یا خوانده اید، تفاوت عمده ای دارد.
روزی که خرها خر شدند: روزی روزگاری، خرها وحشی بودند و آزاد و رها در صحرا و بیابان. هر وقت گرسنه می شدند در علفزارها می چریدند و هر وقت تشنه می شدند می دویدند و می رفتند سر چشمه و از صبح تا شب در صحرا، وسط علفزارهای سبز و بی سر و ته می دویدند و می چریدند و خوش بودند ... روز و روزگار خرها سال های سال به خوبی و خوشی می گذشت، تا آن که روزی گروهی که خود را اشرف مخلوقات می نامیدند و گمان می گردند که خداوند دنیا را به خاطر آن ها آفریده، گذارشان به سرزمین خرها افتاد. خرها که از این تازه واردها بدشان نیامده بود و آن ها را موجودات مفلوک و بی آزاری می دانستند، همچنان در علفزار می دویدند و عرعر می کردند و به همدیگر می گفتند: «این ها چه حیوانات مضحکی هستند. روی دو پا راه می روند. چه گوش های کوچکی دارند و چقدر بد ریخت و بد ترکیب اند. اما هر چه باشد مهمان ما هستند و باید از آن ها پذیرایی کنیم! ...»
(با کاغذ گلاسه و تصاویر سیاه و سفید)
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.