اواخر پاييز بود و برگ تمام درختها ريخته بود فقط روي درخت سيب جنگلي يك عدد سيب مانده بود. خرگوشي كه ازآنجا رد مي شد سيب را ديد. فكر چگونه مي ت ...
اواخر پاييز بود و برگ تمام درختها ريخته بود فقط روي درخت سيب جنگلي يك عدد سيب مانده بود. خرگوشي كه ازآنجا رد مي شد سيب را ديد. فكر چگونه مي تواند سيب را بردارد. نگاه كرد، ديد كلاغي بالاي درخت كاج نشسته به او نگاه مي كند و مي خندد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.