داستان تخیلی برای کودکان. خوش شانس خانم بالای تپه ای در کلبه ی نعل اسبی زندگی می کرد. یک روز بعدازظهر، بعد از شامی سبک، کتابی را که آن روز صب ...
داستان تخیلی برای کودکان. خوش شانس خانم بالای تپه ای در کلبه ی نعل اسبی زندگی می کرد. یک روز بعدازظهر، بعد از شامی سبک، کتابی را که آن روز صبح خریده بود، برداشت و روی تختخوابش دراز کشید. خوش شانس خانم عاشق مطالعه بود و بیشتر از هر جای دیگری دوست داشت توی رختخوابش کتاب بخواند. شما دوست دارید توی رختخوابتان مطالعه کنید؟ خیلی از مردم این کار را دوست دارند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.
