شب ، شب دل انگیزی ،بود خواننده عزیزم از آن شب های به یادماندنی که تنها در روزگار جوانی بر آدمی می گذرد. آسمانی چنان پرنور و پرستاره که با دی ...
شب ، شب دل انگیزی ،بود خواننده عزیزم از آن شب های به یادماندنی که تنها در روزگار جوانی بر آدمی می گذرد. آسمانی چنان پرنور و پرستاره که با دیدنش ناخواسته از خودت می پرسیدی واقعاً چه طور این همه آدم عبوس و از خودراضی می تواند زیر سقف آن زندگی کند؟
البته که خواننده عزیزم این هم یکی از سوداهای خاص جوانی وآن هم، اوان جوانی است ولی ای کاش خدا چنین خیالاتی را بیشتر به سر بنده اش بیندازد...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.