در عمارت قدیمیِ مشرف به آبدرهها، سیگنه دراز کشیده روی راحتی و یاد بیست و سه سال قبلتر را میکند. یاد همان شب توفانیِ اواخر نوامبر که ای ...
در عمارت قدیمیِ مشرف به آبدرهها، سیگنه دراز کشیده روی راحتی و یاد بیست و سه سال قبلتر را میکند. یاد همان شب توفانیِ اواخر نوامبر که ایستاده بود منتظر پشت پنجره تا آسله برگردد، شوهرش، که قایق را برداشته بود و به آب زده بود و دیگر برنگشته بود. هیچوقت. حالا او گرفتار امواج تیرهی خاطرات اجدادی است. گرفتار گردابِ هایل یادها و تلاطم و تناسخ جانها و مرگها. مرگها در آبها.
.آلیس پای آتش اثر ستودهی یون فوسه، بزرگترین نویسندهی زندهی ادبیات نروژ، درنگ هذیانزده و تبآلودی است بر عشق و دلبستگی و فقدان. خلوت و خلسهای است در یک تالار آینه. در رمانکی که اولین کلمهاش «من» است و آخریاش «تو»
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.