نقطه شروع بحث کتاب حاضر، ایده بررسی سینمای کیارستمی به مثابه یک پدیده فرهنگی است، پدیده ای که از قضا هیچ گاه بر اساس زمینه و مکانیسم واقعی ...
نقطه شروع بحث کتاب حاضر، ایده بررسی سینمای کیارستمی به مثابه یک پدیده فرهنگی است، پدیده ای که از قضا هیچ گاه بر اساس زمینه و مکانیسم واقعی رشد و تحول اش بررسی نشده است. از نظر نویسندگان بهترین راه شناخت سینمای کیارستمی مقایسه آن با یک حکایت افسانه ای آشنا و قدیمی است: حکایتی از "هزار و یک شب" که در آن قهرمان، مثلا" علاءالدین نامی که روزهاست در بیابان سرگشته و حیران است، به ناگهان از سر تصادف محض به آبادی یا شهری می رسد که مردمانش بنا به سنتی دیرینه پادشاه خود را به صورتی تصادفی انتخاب می کنند ... کیارستمی نیز درست مثل علاءالدین در فضای خالی و بیابانی سینمای دهه ١٩٨٠ سرگردان بود، فضایی که از قضا جایگاه نمادین کارگردانان بزرگ در آن خالی شده بود، هر چند میل به پر کردن این جایگاه و نشاندن افراد جدید بر تخت های شاهی هنوز بر جا بود ... اما قصد کتاب حاضر اثبات این قول لاکان است که "شاه مرده است".
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.